تنها خدا داند علي كيست؟

ساخت وبلاگ
 

 

 

darbandsar88

1-    من وتو ، زمرّد مرغوب و زر ناب كه مي بينيم ، سبزي چشم نواز اين جذبمان مي كند و

زردي زيباي آن ، اما اين همه ي داستان نيست ؛ همين زمرّد و زر را گوهري و زرگري كه مي

بيند مجذوب مرغوبيت اين مي شود و خلوص آن  . نه اين كه وي منكر سبزي چشم نواز اين و

 زردي زيباي آن باشد؛ اما ارزش والاتر اين و آن را نه به اين چشم نوازي ها و آن زيبايي ها ،

 كه به اين مرغوبيت ها و آن خلوص ها مي داند . پس رواست كه من و تو مرغوبيت زمرد و

خلوص زر را نه از رهگذر چشم ظاهربين خود ، بلكه از راه ديده ي هنر بين گوهري و زرگري

 بيابيم .

2-     براي شناخت ارزش هاي والاتر هر امر ارزشمند ديگري نيز رواست به كسي رجوع

كنيم كه آن را بهتر از من و تو مي شناسد ، كسي كه عمر خود را در ارتباط با آن امر گذرانده

باشد ، كسي چون زرگر .

 

3-    من و تو ، وقتي مي خواهيم ارزشهاي (فضايل اميرالمومنان (ع)) را برشماريم ، خيبر مي

بينيم و خندق و ليله المبيت و غدير .   اما آيا اين همه داستان است؟ آيا كسي كه عمر خود را در

راه شناخت امير المومنين (ع) گذرانده باشد نيز تنها همين ها را مي بيند ؟

 

4-    به عقيده من يكي از افرادي كه رواست فضايل اميرالمومنان عليه السلام را از دريچه ي

نگاه او ببينيم « علامه عبدالحسين اميني» است ، نه تنها نگاهي به الغدير حاصل تلاش سي ساله

او و ديگر كتب ارزنده ي وي(2) گواه عقيده من است ، بلكه اگر تو هم كمي درباره اش بخواني

 با من هم آوا خواهي شد . كافي است به عنوان مثال بداني كه او براي بدست آوردن برخي از

منابع كمياب كه تنها در كتابخانه اي  يافت مي شد كه فقط چهار ساعت در روز كار مي كرد به

جاي نا اميدي ، يا حتي استفاده بهينه از آن چهار ساعت ، با مسؤول كتابخانه هماهنگ كرده بود

كه بيست ساعتي را كه كتابخانه بسته بود ، در آن جا بماند و به پژوهش مشغول شود . و اصلاً

من و تو تا به حال بيست ساعت در روز بيدار بوده ايم ؟!

 يا بداني تنها بدين علت كه خبر به او رسيده بود كه كسي گفته است ؛ « شيعه شهيد ندارد

»،«شهداءالفضيله» را نوشت. (3)  پس رواست فضيلت اميرالمومنين عليه السلام را از دريچه

نگاه او بنگريم ؛ او كه عمر خود را در راه شناخت اميرمومنان زيست.

5-    در يكي از سخنراني هايي كه از او شنيدم .(4)سخن وي در همين رابطه بود . مي گفت:

من فضايل زيادي از امير المومنين عليه السلام خوانده ام و شنيده ام و نوشته ام كه همه نشان

دهنده ي عظمت آن حضرت عليه السلام است . سپس يكي يكي از فضايل را بر شمرد : ليله

المبيت ، كه در آن اميرالمومنان عليه السلام براي رضاي خدا و حفظ جان رسول الله صلي الله

عليه واله و سلم جان خويش را در كف نهاد . خندق كه رسول الله(ص) ضربت آن حضرت (ع)

را در آن روز برتر از عبادت آدميان و جنيان دانست . خيبر ، كه در آن اميرمومنان (ع) قدرت

الاهي خود را به رخ مسلمانان و مسلمان نما و يهودي كيد . غدير ، كه در آن خداوند دين را به

ولايت و اولويت او كمال بخشيد و رسول الله رسالت خود را ابلاغ فرمود ، (و بسياري ديگر از

فضايل بسيار آن حضرت كه تو مي داني و او هم مي دانست . ) اما پس از گفتاري – نه كوتاه –

 درباره اين فضايل ، گفت : همه ي اينها فضايلي است كه عظمت آن حضرت را نشان مي دهد ؛

اما من عظمت امير المومنان (ع) را در اينها نمي بينم من عظمت امير المومنان (ع) را در اين

مي بينم كه در جلوي رويش همسرش را مي زنند و او صبر از كف نمي دهد . در اين يكي ...نه

در آن همه .

 

 

اما چرااو عظمت اميرالمومنان را در اين صبر مي بيند؟ اين از رسالت نوشته ي من خارج است

و وظيفه تو كه به اين فكر كني ؛ اما عجالتاً من تفسير ديگري جز «شدت ظهور بندگي خدا » در

 اين رخداد نمي يابم ...

 

پي نوشت ها :

.............................

·        عنوان اين مقاله برگرفته از شعر سيد علي موسوي گرمارودي مي باشد

 

2- مانند سيرتنا و سنتنا ، شهداء الفضيله، ثمرات الاسفار ، فاطمه الزهرا و...

 

3- و از اين دست خاطرات از مجاهدت هاي او در اين راه دين بسيار است .

4- مجموعه ده شب سخنراني ايشان ، درباره «محبت خدا و اولياي او » . عبارات نقل شده

. مضمون بيانات ايشان است.

 

برداشت از مجله ذكر ابوتراب بهار 1391  نوشته سعيد پارسا

 

التماس دعای خیر

 

درمان سردرد...
ما را در سایت درمان سردرد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : darbandsar88 بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 10 بهمن 1397 ساعت: 0:58